به گزارش خبرنگار مهر، نمایش "ترانههایی برای سایه" به کارگردانی ساناز بیان نمونهای تازه از رویکردهای پستمدرنیستی در تأتر تجربی ایران است. نمایشی که هوشمندانه میکوشد تلفیقی از نگاه هنرمند مدرن این روزگار را با متون ادبی کلاسیک زبان فارسی و عرفان شرقی در برابر دیدگان تماشاگر خود قرار دهد.
در این نمایش آنچه بیش از هر چیز روی ذهن مخاطب تاثیر میگذارد، متن، درام یا مثلاً بازیهای بازیگران نیست، بلکه قابلیتهای واژگان است که فکر تماشاگر را به چالش میکشد. این قابلیتها تنها در ساحت معنا نیست که نمود مییابد. ویژگیهای گرافیکی و بصری برخی واژهها در این نمایش وجهی دراماتیک و کاربردی یافتهاند که دلالتهای معنایی را با کنشهای بیرونی و فرامتنی درهم میآمیزد.
این گونه است که تجربهای نو و کمتر دیده شده در تأتر ایرانی، با گرایش تأتر اینتراکتیو مقابل چشم تماشاگر شکل میگیرد. تجربهای غیرقابل تکرار، که قطعاً در هر اجرا میتواند نمودهایی تازه و پیشتر نادیده گرفته شده یا مغفول مانده از ظرفیتهای ادبیات کلاسیک را ارائه دهد.
در این راه "ترانههایی برای سایه" از طیف وسیع و گستردهای از قلههای ادبیات کلاسیک زبان فارسی بهره میجوید. جالب آن که نمونههایی کاملاً متضاد از این گنجینه غنی کنار هم آمدهاند تا با ایجاد کنتراست معنایی و کاربردی میان این قطعات، به تماشای این تجربه تازه و ناب از آمیختگی ادبیات و نمایش بنشینند.
این کنتراست غریب را در برابر نهاد قطعههایی از اشعار خیام و جمله تاریخساز و ماندگار افتتاحیه قصه "بوف کور" صادق هدایت شاهدیم. خیام و هدایت. تنها کافی است این دو نام را در کنار یکدیگر تصور کنید تا چالش عمیق و پرخطری که نمایش "ترانههایی برای سایه" به آن دست زده را دریابید. تقابل جهانبینی خیام با آن روحیه رندانه و دمغنیمتشمار شاعر نیشابوری، با تلخکامی و مرگاندیشی جهان داستانی صادق هدایت است که جوهره دراماتیک "ترانههایی برای سایه" را رقم میزند. این گونه است که فضایی پستمدرن در ساحتی سنتی و کهن با یاری جستن از ابزار و فنآوریهای نوین شکل میگیرد.
نمایش "ترانههایی برای سایه" میکوشد در مدت زمان 55 دقیقهای خود برداشتی شخصی و البته نه چندان تازه از مفاهیم سهل و ممتنعی چون خلقت انسان، معنای زندگی و مرگ و ماهیت آن را با زاویه نگاهی نو و متفاوت از آنچه تاکنون دیدهایم ارائه دهد. نمایش با تصویری خیالی از زایش انسان و دریدن زُهدان توسط نوزادی مثالی آغاز میشود.
در ادامه به شکلی نمادین شاهد فراز و نشیبهای حیات بشری و زخمهایی که از پس هر تجربه بر روح انسان مینشیند هستیم و در پایان، چالش انسان با مرگ و تأملی در چیستی و چگونگی مرگ را به نظاره مینشینیم. همه اینها در قالب موسیقی، فضاسازی و جلوههای ویژه گرافیکی و بصری نمایش "ترانههایی برای سایه" است که به مفهوم غایی زندگی میپردازد و از عالم مجاز خارج شده و در ساحت معنا رخ مینماید.
تجربهای نو که با درگیر کردن ذهن و خیال تماشاگر با خود، میتواند وجدی شخصی و منحصر به فرد را در خوانش این مفاهیم برانگیزد.
- - - - - - - - - - -
نظر شما